هدف از نوشتن یک طرح کسب و کار انجام یک معامله موفق است
هدف از نوشتن یک طرح کسب و کار انجام یک معامله موفق است. هنگامیکه با کارآفرینان جوان (یا مسن) که به دنبال منابع مالی برای سرمایه گذاری هستند گفتگو میکنیم. آنها اغلب درباره ارزش گذاری و شرایط معامله موفق نگران هستند. به نظر میرسد اهداف کارآفرینان کاهش تعداد سهامداران شرکت است که تامین مالی را با مشکل مواجه خواهد کرد به طور ضمنی آنها بدنبال سرمایه گذارانی هستند که منفعل باشند، بویژه زمانیکه مشغول پایه گذاری کسب و کارشان هستند. به نطر میرسد در میان سرمایه گذاران پزشکان و دندانپزشکان بهترین هستند و شرکتهای سرمایه گذاری بدترین تامین کنندگان منابع مالیاند، زیرا شرکتهای سرمایه گذاری به دنبال کنترل شرکت و سهم بیشتری از نرخ بازده سرمایه گذاری هستند. این عقیده همانند این ایده که پیش بینیهای مفصل مالی مفید هستند غیر منطقی به نظر میرسد همانطور که قبلا گفته شد سرمایه گذاری های جدید با توجه به اشتباهاتی که ممکن است در طی فعالیتهای آنها رخ دهد بطور ذاتی ریسک بالایی دارند.
سرمایه گذادان حرفهای برای حل مشکلات به شرکت کمک میکنند
هنگامیکه این اشتباهات رخ دهد سرمایه گذاران نو پا وحشت میکنند و عصبانی میشوند و اغلب از سرمایه گذاری بیشتر روی شرکا خود خودداری میکنند. در مقابل سرمایه گذادان حرفهای برای حل مشکلات به شرکت کمک میکنند. اغلب آنها تجربه های مشابه زیادی در این حوزهها دارند. در حقیقت آنها مهارتهای زیادی در شناسایی و پیش بینی فرآیندهای گوناگون دارند. سرمایه گذاران حرفه ای توانایی آن را دارند که استراتژی کسب و کار و طرحهای تاکتیکی متنوعی را طراحی کنند. آنها در فعالیتهای مربوط به نیروی انسانی مانند استخدام، جبران خدمات و انگیزه دادن به کارکنان با تجربه عمل میکنند. این سرمایه گذاران مهارت زیادی در مدیریت مسائل درون و بیرون سازمان دارند. یعنی مسائلی که تک تک کارآفرینان با آنها روبرو هستند. این اطلاعات معادل ارزش پول مورد نیاز کارآفرینان است.
بیش از حد باهوش، به اندازه نصف
یک اصطلاح قدیمی وجود دارد که مربوط به تامین مالی منابع کارآفرینی است ” بیش از حد باهوش، به اندازه نصف” برای انتقاد از کسانی بکار میرود که در فکر کردن اعتماد به نفسی بیش از حد دارند. اغلب معامله گران بسیار خلاق هستند و طرحها و گزینه های متفاوتی برای بازپرداخت سرمایه تنظیم میکنند که معمولا نتیجه مطلوبی به دنبال ندارد. براساس تجربه بارها و بارها به من ثابت شده که معاملات منطقی ۶ ویژگی مهم را که در ادامه خواهند آمد دارا هستند:
- ساده هستند.
- منصفانه هستند.
- به جای روابط قانونی بر اعتماد تکیه دارند.
- اگر استراتژی شان با طرح کسب و کار تفاوت اندکی داشته باشد بطور کامل آن را نادرست نمیدانند.
- انگیزههای کاذبی ایجاد نمیکنند که بر مبنای آن یکی از دو طرف رفتار مخربی از خود نشان دهد.
- برای شرایط معامله حجم زیادی در نظر نمیگیرند، قطر تعداد صفحات باید کمتر از۴/۱ اینچ ضخامت داشته باشد.
با این وجود این شش قانون ساده بخش مهمی را نادیده میگیرد. یک معامله موفق نباید اقدامی ایستا باشد یعنی اجرای دقیق سندی که هیچگونه انعطاف پذیری در آن وجود نداشته باشد. در عوض ضروری است کارآفرینان قبل از جستجوی منابع مالی به شیوه تامین مالی که فرآیندی در حال تغییر است توجه بیشتری داشته باشند. یعنی مشخص کنند به چه مقدار سرمایه در چه زمانی نیاز دارند.
چطور انجام شده است؟ طرح این پرسش ترفندی است که تیم کارآفرینی از طریق آن سرمایه گذاری جدید را با برخی آزمایشات بررسی میکند. آنها قبل از شروع کسب و کار نمونه کوچکی را در سطح وسیع آزمایش میکنند. این تیم گروهی کانونی برای آزمایش نمونه گرد هم میآورد، سپس یک نمونه اولیه میسازد و عملکرد آن را بررسی میکند. این آزمایش میتواند بصورت محلی یا منطقهای انجام شود. چنین آزمایشی قبل از شروع کسب و کار به صرفه بودن آن و میزان سرمایه مورد نیاز برای هر مرحله را مشخص میکند. البته شاید این آزمایشها گران تمام شوند و ریسک بالایی داشته باشند، اما میتوانند از وقوع فاجعه جلوگیری کنند و با شناسایی موانع و مشکلات به موقعیت کسب و کار کمک کنند. من این آزمایشها را پیش نیازی برای معامله موفق در نظر میگیرم.