مولفه های یک مدل کسب و کار موفق
ارزش پیشنهادی برای مشتری:
این مدل به مشتریان در اجرای یک ” کار” ویژه که ممکن است دیگر مدلها به عرضه آن نپردازند کمک می‌کند.
مثال: مینت کلینیکس (Minuteclinics) این امکان را برای افراد فراهم کرده است که بتوانند بدون گرفتن وقت قبلی به مطب مراجعه کنند و اگر مشکل سلامتی آنها جزئی است توسط پرستار متخصص درمان شوند.
فرمول سود:
مدل کسب و کار از طریق عواملی از قبیل مدل درآمد، ساختار هزینه، حاشیه سود و گردش موجودی کالا برای شرکت ارزش تولید می‌کند.
مثال: نانو خودرو ارزان قیمت گروه تاتا سودآور است زیرا شرکت بسیاری از عناصر ساختار هزینه را کاهش داده، حاشیه سود پایین‌تر از حد استاندارد را پذیرفته و نانو را در حجم بالایی به بازار هدفش ( خریدارانی که در بازارهای نوظهور برای اولین بار ماشین می‌خرند) فروخته است.
برای دریافت خدمات راه اندازی استارتاپ با مشاوره کارشناسان خبره، کلیک کنید.
منابع و فرآیندهای کلیدی:
شرکت شما متشکل از افراد، فناوری، محصولات، تسهیلات، تجهیزات و برند است که باید به مشتریان هدف ارزش پیشنهادی تحویل دهند و دارای فرآیندهایی است ( آموزش، ساخت، خدمات) برای بهره‌برداری از آن منابع.
مثال: برای اینکه تاتاموتورز شرایط لازم فرمول سود نانو را تامین کند مجبور بود تا اینکه یک ماشین چگونه طراحی، ساخت و توزیع می‌شود را دوباره تحلیل کند. به تعریف مجدد استراتژی تامین کننده، انتخاب منبع‌یابی از خارج شرکت برای ۸۵ درصد اجزای نانو و استفاده از تقریبا ۶۰ درصد فروشنده کمتر نسبت به وضع نرمال برای کاهش هزینه‌های معامله پرداخت.
مدل کسب و کار: تعریف
از نقطه نظر ما، مولفه های یک مدل کسب و کار موفق شامل چهار عنصر است که بهم مرتبط هستند و ارزش ایجاد می‌کنند و آن را تحویل می‌دهند. اولین مورد مهم‌ترین آنها است.
برای دریافت خدمات نوشتن بیزینس پلن با مشاوره کارشناسان خبره، کلیک کنید.
ارزش پیشنهادی برای مشتری (CVP)
شرکتی موفق است که راهی برای ایجاد ارزش برای مشتریانش پیدا کرده باشد، یعنی راهی برای کمک به مشتریان برای انجام کارهایشان. منظور از ” کار” یک مطکل اساسی در یک موقعیت مشخص است که نیاز به راه‌حلی دارد. هنگامیکه آن کار و همه ابعاد آن شامل کل فرآیندها برای چگونگی انجام آن، به خوبی درک شد می‌توان عرضه ها را طراحی کرد. هر چه ” کار” برای مشتری مهم‌تر باشد سطح رضایت او از انتخاب های موجود برای انجام کار کمتر است و هر چقدر راه‌حل شما بهتر از دیگر راه‌حل‌ها باشد ( و البته با قیمت پایین تر) و CVP شما بیشتر خووهد بود. فرصتها برای ایجاد CVPبطور بالقوه وجود دارند. متوجه شده‌ایم که هنگامیکه دیگر محصولات و خدمات با توجه به کار واقعی طراحی نشد‌ه‌اند شما می‌توانید برای انجام آن کار پیشنهادی عرضه کنید که بصورت کامل و درست انجام شود. در خصوص این نکته بعدا صحبت خواهد شد.
فرمول سود
فرمول سود طرحی است که تعریف می‌کند شرکت چگونه برای خودش ارزش آفرینی کند در حالیکه برای مشتری ارزش فراهم می‌کند. فرمول سود شامل موارد زیر می‌باشد:
- مدل درآمد : قیمت x مقدار
- ساختارهزینه: هزینه های مستقیم، هزینه‌های غیر مستقیم، صرفه جویی به مقیاس. ساختار هزینه اساسا با هزینه منابع اصلی که برای مدل کسب و کار لازم است شروع می‌شود.
- مدل حاشیه سود: با توجه به حجم مورد انتظار و ساختار هزینه، برای دستیابی به سود مطلوب، نقش هر معامله مهم است.
- سرعت منابع: گردش موجودی کالا، سرمایه‌های ثابت و دیگر سرمایه‌ها و سرعت آن . در کل چگونگی بهره‌برداری از منابع برای پیشتیبانی از حجم مورد انتظار و دستیابی به سود پیش بینی شده.
افراد اغلب فکر می‌کنند واژه‌های ” فرمول سود” و ” مدل‌های کسب و کار” را می‌توان به جای هم استفاده کرد. اما سود بردن ( ایجاد سود) تنها بخشی از مدل کسب و کار است. دریافته‌ایم که فرمول سود وقتی سودمند است که در ابتدا قیمتی برای تحویل ارزش پیشنهادی برای مشتری تنظیم کند سپس هزینه‌های متغیر و حاشیه سود خالص تعیین شوند. بعد از آن سرعت مقیاس و منابع برای دستیابی به سود مورد نظر تعیین می‌شود.
برای دریافت خدمات نوشتن طرح توجیهی با مشاوره کارشناسان خبره، کلیک کنید.
منابع کلیدی
منابع کلیدی سرمایه‌هایی از قبیل افراد، فناوری، محصولات، تسهیلات، تجهیزات، کانال‌ها و برند مورد نیاز برای تحویل ارز پیشنهادی به مشتری هدف می‌باشند. در اینجا تمرکز بر عناصر ” کلیدی” که برای مشتری و شرکت ارزش ایجاد می‌کنند و روشی که آن عناصر با هم تعامل می‌کنند است ( همچنین هر شرکت دارای منابع عمومی است که تمایز رقابتی ایجاد نمی‌کنند).
فرآیندهای کلیدی
شرکت های موفق دارای فرآیندهای عملیاتی و مدیریتی هستند که به آنها این امکان را می‌دهد تا ارزش را به شیوه‌ای تحویل دهند که بتوانند بطور موفقیت آمیزی آن را تکرار کنند و مقیاس آن را افزایش دهند. این فرآیندها ممکن است شامل وظایف دوره‌ای از قبیل آموزش، تویعه، ساخت، بودجه بندی، برنامه‌ریزی، فروش و خدمات باشند. فرآیندهای اصلی هم چنین شامل قوانین، متریک‌ها و هنجارهای شرکت است.
این چهار عنصر اجزای اصلی هر کسب و کاری را شکل می‌دهند. ارزش پیشنهادی برای مشتری و فرمول سود به ترتیب ارزش را برای مشتری و شرکا تعریف می‌کنند: منابع کلیدی و فرآیندهای کلیدی شرح می‌دهند که چگونه ارزش به هم مشتری و هم شرکت تحویل داده می‌شود.
همان اندازه که این چارچوب ساده به نظر می‌رسد بین اجزای آن وابستگی‌های پیجیده‌ای وجود دارد. تغییرات اساسی بر روی هر یک از این عناصر چهارگانه بر دیگر عناصر و کل تاثیر می‌گذارد. کسب و کارهای موفق سیستمی کم و بیش پایداری طراحی می‌کنند که در آن این عناصر به روشی پایدار و تکمیلی با یکدیگر ارتباط دارند.
