مدل کسب و کار بهعنوان نقشه راهی عمل میکند که مسیر حرکت یک کسب و کار را از ایجاد ارزش تا درآمدزایی و بهرهوری شفاف میکند. با توصیف دقیق هر یک از این اجزا، میتوانید ساختار و چشمانداز مدل کسب و کار خود را به وضوح مشخص کنید و مسیر موفقیت را با اطمینان بیشتری طی کنید. در ادامه به توصیف مدل کسب و کار و اجزای آن و معرفی چندین نمونه می پردازیم.
اجزای کلیدی برای توصیف مدل کسب و کار
1. ارزش پیشنهادی (Value Proposition)
- تعریف ارزش پیشنهادی: ارزش پیشنهادی توضیح میدهد که چرا مشتریان باید محصول یا خدمات شما را انتخاب کنند و چگونه این انتخاب میتواند نیازها و مشکلات آنها را حل کند.
- برجستهسازی مزایا: به صورت واضح توضیح دهید که چه مزایایی برای مشتریان فراهم میکنید، مانند کاهش هزینهها، افزایش کارایی یا ارائه تجربهای خاص و متفاوت.
- نمونهای از توصیف ارزش پیشنهادی: برای مثال، نتفلیکس ارزش پیشنهادی خود را در ارائه دسترسی نامحدود به محتوای دیجیتال متنوع و با کیفیت، در هر زمان و مکان، تعریف کرده است.
برای آشنایی با بوم ارزش پیشنهادی از این مطلب دیدن نمایید.
2. بخشهای مشتریان (Customer Segments)
- شناسایی گروههای مشتریان: در این بخش، مشتریان هدف را شناسایی کنید و توصیف کنید که کدام گروه از مشتریان بیشترین ارزش را از خدمات یا محصولات شما دریافت میکنند.
- تقسیمبندی مشتریان: بخشبندی مشتریان به دستههای مختلف کمک میکند تا بتوانید ارزش پیشنهادی و استراتژیهای بازاریابی را به شکل دقیقتری برای هر بخش تنظیم کنید.
- مثال از بخشهای مشتریان: اوبر مشتریان خود را به دو بخش رانندگان و مسافران تقسیم کرده و ارزشهای مختلفی را برای هر یک ارائه میدهد.
برای آشنایی با بوم مدل کسب و کار از این مطلب دیدن نمایید.
3. کانالهای توزیع و ارتباط (Channels)
- توصیف کانالهای دسترسی: در این بخش توضیح دهید که چگونه محصول یا خدمت شما به دست مشتریان میرسد. این کانالها میتوانند شامل فروش حضوری، آنلاین، اپلیکیشنهای موبایل، و شبکههای اجتماعی باشند.
- بررسی کارایی کانالها: توضیح دهید که کدام کانالها بیشترین بازدهی را برای دسترسی به مشتریان هدف دارند و چگونه از این کانالها برای جذب و حفظ مشتریان استفاده میکنید.
- مثال از کانالهای توزیع: آمازون به عنوان یک کسب و کار آنلاین، از کانالهای دیجیتال مانند وبسایت و اپلیکیشن موبایل خود برای دسترسی و فروش به مشتریان استفاده میکند.
برای آشنایی با طراحی مدل کسب و کار از این مطلب دید نمایید.
4. رابطه با مشتریان (Customer Relationships)
- توصیف نوع روابط با مشتریان: توضیح دهید که چگونه با مشتریان خود ارتباط برقرار میکنید و نوع رابطهای که با هر بخش از مشتریان دارید به چه شکلی است؛ از جمله ارتباط شخصی، خودکار یا مشارکتی.
- حفظ و وفاداری مشتریان: بیان کنید که چه اقداماتی برای حفظ مشتریان و ایجاد وفاداری در نظر دارید. این میتواند شامل پشتیبانی پس از فروش، خدمات شخصیسازیشده یا برنامههای وفاداری باشد.
- مثال از روابط با مشتریان: شرکت اپل با ارائه خدمات پشتیبانی قوی و اکوسیستمی از محصولات متصل به هم، رابطهای نزدیک و وفاداری بالا با مشتریان خود برقرار کرده است.
برای سفارش طرح توجیهی از این مطلب دیدن نمائید.
5. جریانهای درآمدی (Revenue Streams)
- توصیف منابع درآمدی: منابع درآمدی کسب و کار را به صورت دقیق توصیف کنید. این منابع میتوانند شامل فروش مستقیم، اشتراک، اجاره، تبلیغات یا فروش خدمات جانبی باشند.
- تنوعبخشی به درآمدها: اگر از چند منبع درآمدی استفاده میکنید، آنها را به شکل مجزا توضیح دهید و مشخص کنید که هر کدام چگونه به پایدارتر شدن کسب و کار کمک میکنند.
- مثال از جریانهای درآمدی: اسپاتیفای با ارائه اشتراکهای رایگان و پرداختی برای دسترسی به محتوا، جریان درآمدی خود را متنوع کرده است.
6. منابع کلیدی (Key Resources)
- توصیف منابع حیاتی: منابع کلیدی کسب و کار شامل داراییهای فیزیکی، مالی، انسانی و فکری است که برای ارائه ارزش به مشتریان و عملکرد کسب و کار حیاتی هستند.
- شناسایی منابع با اهمیت: مشخص کنید که کدام منابع برای موفقیت کسب و کار ضروری هستند و بدون آنها ارائه خدمات امکانپذیر نیست.
- مثال از منابع کلیدی: در شرکتهایی مانند گوگل، منابع کلیدی شامل دادهها، فناوریها و نیروی انسانی متخصص است.
برای آشنایی با نوشتن طرح توجیهی از این مطلب دیدن نمایید.
7. فعالیتهای کلیدی (Key Activities)
- توصیف فعالیتهای مهم: فعالیتهای کلیدی شامل اقداماتی است که برای ارائه ارزش به مشتریان و ایجاد جریانهای درآمدی باید انجام شوند.
- تشریح فعالیتهای اساسی: در این بخش توضیح دهید که فعالیتهایی مانند تولید، بازاریابی، توزیع و پشتیبانی چطور به ایجاد ارزش و بهبود عملکرد کمک میکنند.
- مثال از فعالیتهای کلیدی: نتفلیکس فعالیتهای اصلی خود را در تولید محتوا، بازاریابی، و توسعه فناوری متمرکز کرده است تا بتواند خدمات خود را بهتر به مشتریان ارائه دهد.
8. شراکتهای کلیدی (Key Partnerships)
- توصیف همکاریها و شراکتها: شراکتهای کلیدی میتوانند به بهبود عملکرد و کاهش ریسک کسب و کار کمک کنند. توضیح دهید که با چه شرکتها یا سازمانهایی همکاری دارید و این همکاریها چگونه به تحقق اهداف کمک میکنند.
- استفاده از شراکتهای استراتژیک: برای کاهش هزینهها، توسعه بازار یا دسترسی به منابع و فناوریهای جدید، شراکتهای استراتژیک ایجاد کنید.
- مثال از شراکتهای کلیدی: شرکت استارباکس با تولیدکنندگان قهوه در کشورهای مختلف همکاری دارد تا کیفیت محصول و دسترسی به منابع پایدار را تضمین کند.
9. ساختار هزینه (Cost Structure)
- شناسایی هزینههای کلیدی: ساختار هزینه شامل تمام هزینههای مرتبط با اجرای مدل کسب و کار است. این هزینهها ممکن است شامل تولید، بازاریابی، توزیع و پشتیبانی باشند.
- مدیریت هزینهها و بهرهوری: توضیح دهید که چگونه هزینهها را بهینهسازی میکنید و به دنبال کاهش هزینهها در بخشهای مختلف کسب و کار هستید.
- مثال از ساختار هزینه: در شرکتهای تولیدی مانند فورد، هزینههای تولید، نیروی انسانی و تأمین مواد از هزینههای اصلی محسوب میشوند.
برای کسب اطلاعات در رابطه با بیزینس پلن برای مهاجرت به کانادا از این مطلب دیدن نمائید.
توصیف مدل های کسب و کار موفق
توصیف مدل کسب و کار در قالب بیان یک داستان خوب امری ضروری است. واژه «مدل» تصاویر تخته سیاهی را تداعی میکند که پر است از فرمولهای ریاضی غیرقابل فهم؛ ولی مدل کسب و کار اصلاً غیرقابل فهم نیست. آنها اساسا داستان هستند؛ داستانهایی که شرح میدهند سازمانهای تجاری چگونه کار میکنند. یک مدل کسب و کار معتبر به پرسشهای قدیمی پیتر دراکر پاسخ میدهد که میپرسید: «مشتری کیست؟ و به چه چیزی ارزش میدهد؟» همچنین به پرسشهای اساسی که هر مدیر باید بپرسد پاسخ میدهد: چگونه در این کسب و کار درآمد کسب کنیم؟ منطق اقتصادی بنیادی، که چگونگی انتقال ارزش به مشتریان را با هزینهای مناسب شرح میدهد چیست؟
توصیف مدل کسب و کار چک مسافرتی
داستان یکی از موفقترین مدلهای کسب و کار تاریخ یعنی چک مسافرتی را در نظر بگیرید. جی. سی. فارگو رئیس شرکت آمریکن اکسپرس در طول مسافرت اروپایی خود در سال ۱۸۹۲ برای تبدیل اوراق اعتباری خود به پول نقد با مشکلاتی روبرو شد. او پس از بازگشت از سفر میگوید: «به محض اینکه به مکانهای ناشناخته میرفتم، اوراق اعتباری، ارزشی بیشتر از دستمال کاغذی نداشتند. وقتی رئیس آمریکن اکسپرس با این چنین مشکلی روبرو میشود، به این فکر کنید که یک مسافر عادی چه مشکلاتی دارد. باید برای این مشکل راهحلی پیدا شود.» راهحل آمریکن اکسپرس ایجاد چک مسافرتی بود و از این نوآوری، مدل کسب و کار قدرتمندی شکل گرفت که همه عناصر یک داستان خوب را داشت: شخصیتهای دقیق و باجزئیات، انگیزههای باورپذیر و یک طرح داستانی که منجر به بینشی نسبت به ارزش میشود.
داستان برای مشتریان سر راست بود. مسافران در ازای یک کارمزد کم میتوانستند همزمان به آسودگی خاطر و سهولت کار دست یایند چرا که چکها نسبت به گم شدن و دزدی بیمه بودند و در مکانهای زیادی پذیرفته میشدند. بازرگانها نیز در این داستان نقش مهمی بازی کردند. آنها به دو دلیل این چکها را میپذیرفتند، اول اینکه به نام آمریکن اکسپرس اعتماد داشتند، نامی که مثل یک اعتبارنامه جهانی بود و دوم اینکه با پذیرش این چکها مشتریان بیشتری جذب میکردند. هرچه بازرگانهای بیشتری چکهای مسافرتی را میپذیرفتند، انگیزه بازرگانهای دیگر برای آنکه از این چرخه بیرون نمانند بیشتر میشد.
توصیف مدل کسب و کار آمریکن اکسپرس
آمریکن اکسپرس نیز یک کسب و کار بدون ریسک پیدا کرده بود، چرا که مشتریان همیشه در ازای چکها پول نقد میپرداختند. نکته جالب داستان اینجا اتفاق میافتد که منطق اقتصادی بنیادی مدل کسب و کار، چیزی که میتوانست فقط یک عملیات عادی باشد را تبدیل به یک ماشین پولسازی کرد. در اکثر کسب و کارها، هزینه بر درآمد تقدم دارد یعنی پیش از آنکه کسی بتواند محصول شما را بخرد، باید آن را ساخته و برای آن هزینه پرداخت کنید. چک مسافرتی چرخه عادی بدهی و ریسک را وارونه کرد. از آنجایی که افراد هزینه چکها را قبل (اغلب خیلی قبلتر) از استفاده از آنها میپرداختند، آمریکن اکسپرس به چیزی دست یافت که مدت زیادی بود بانکها از آن بهره میبردند، یعنی چیزی مشابه وام بدون بهره از طرف مشتریانش. بهعلاوه، برخی از چکها هرگز نقد نمیشدند، که ثروت بادآورده دیگری برای شرکت فراهم میکرد.
توصیف مدل کسب و کار و برقراری ارتباط بین داستان و سنجهها
کاربرد گسترده اصطلاح «مدل کسب و کار» اولین بار با پیدایش کامپیوترهای شخصی و نرم افزارهای صفحه گسترده اتفاق افتاد. پیش از نرم افزارهای صفحه گسترده، برنامهریزی کسب و کار به معنای ارائه تنها یک پیشبینی وضعیت پایه بود. در بهترین حالت، یک تحلیل حساسیت کوتاه در مورد پیشبینی انجام میشد. نرم افزار صفحه گسترده همراه خود یک رویکرد بسیار تحلیلیتر به برنامهریزی آورد، چرا که تمام عناصر عمده را میشد جدا کرد و مولفهها و زیر مولفههای آن را تحلیل و آزمایش کرد. میتوانید در مورد آن دسته از فرضیات حیاتی که کسب و کار شما به آنها وابسته است پرسشهای «اگر اینطور باشد چه میشود» بپرسید، برای مثال، اگر مشتریان بیش از آنکه فکر میکردیم به قیمت حساس باشند، چه میشود؟ و با چند سؤال کلیدی میتوانید ببینید پیامدهای هر تغییر روی همه جنبههای کسب و کار شما چیست. به عبارت دیگر، میتوانید الگویی از رفتار یک کسب و کار ایجاد کنید.
واضح است که کیفیت یک جدول صفحه گسترده کاملاً وابسته به فرضیات درون آن است. پس از آنکه یک سازمان عملیات خود را شروع کرد، فرضیات بنیادی مدل آن (در مورد انگیزهها و عوامل اقتصادی) در معرض آزمایش پیوسته در بازار است. و موفقیت اغلب منوط به توانایی مدیریت در ایجاد تغییرات جزئی یا حتی اساسی در مدل هنگام پیشروی است.
توصیف مدل کسب و کار شهر بازی دیزنی
وقتی شهر بازی دیزنی پاریس در سال ۱۹۹۲ افتتاح شد، از مدل کسب و کاری استفاده کرد که در شهر بازیهای دیزنی در ایالات متحده کاملاً موفق شده بود. این شرکت فکر میکرد اروپاییها نیز در هر مراجعه به شهر بازی، تقریباً به همان اندازه آمریکاییها زمان و پول بر روی غذا، بازی و سوغاتی صرف میکنند.
همه فرضیات دیزنی در مورد بخش درآمدی کسب و کار اشتباه درآمد. برای مثال، اروپاییها برخلاف آمریکاییها تمام روز به چرخیدن در رستورانهای متنوع پارک نپرداختند. در عوض همه انتظار داشتند که در یک ساعت مشخص سر میز نهار یا شام باشند، این مسئله منجر به پر شدن ظرفیت رستورانها و ایجاد صفهای طولانی از مشتریان عصبانی شد. به دلیل این محاسبات اشتباه، شهر بازی دیزنی پاریس در سالهای ابتدایی یک شکست کامل بود. تنها پس از تغییر به نوبت چندین عنصر کلیدی در مدل کسب و کار بود که این شهر بازی تبدیل به یک کسب و کار موفق شد.
وقتی مدیران آگاهانه و براساس مدلی عمل میکنند که ساز و کار تمام سیستم یک کسب و کار را نشان میدهد، همه تصمیمات، طرحها و اندازهگیریها بازخورد ارزشمندی ارائه میکنند. سود مهم است؛ نه فقط به دلیل اینکه سود است بلکه به این دلیل که به شما نشان میدهند آیا مدل کسب و کار شما موفق است یا نه. اگر در دستیابی به نتایج مورد انتظار خود شکست بخورید، مانند شهر بازی دیزنی پاریس، شما نیز مدل خود را دوباره بررسی میکنید.از این نظر مدلسازی کسب و کار معادل مدیریتی روش علمی است؛ با یک فرضیه شروع میکنید و در عمل آن را آزمایش کرده و در صورت لزوم آن را اصلاح میکنید.