ریسک در طرح کسب و کار

ریسک و پاداش در طرح کسب و کار

در طرح کسب و کار، مدیریت و شناسایی ریسک‌ها از بخش‌های حیاتی است که می‌تواند تاثیر مستقیمی بر موفقیت و پایداری کسب و کار داشته باشد. ریسک‌ها به مجموعه‌ای از عوامل گفته می‌شوند که می‌توانند عملکرد کسب و کار را تحت تاثیر قرار داده و به اهداف و نتایج مالی کسب و کار آسیب بزنند. شناسایی، تحلیل، و برنامه‌ریزی برای مدیریت ریسک‌ها در طرح کسب و کار به سرمایه‌گذاران و تیم مدیریتی اطمینان بیشتری برای اجرای موفقیت‌آمیز استراتژی‌ها می‌دهد.

مدیریت ریسک در طرح کسب و کار، نیازمند شناسایی، ارزیابی و توسعه برنامه‌های مناسب برای کاهش و پایش ریسک‌ها است. با مدیریت موثر ریسک‌ها، کسب و کارها می‌توانند به پایداری بیشتری دست یابند و اعتماد سرمایه‌گذاران و مشتریان را جلب کنند.


انواع ریسک‌ها در طرح کسب و کار

1. ریسک بازار

  • تغییرات تقاضا: تغییرات در رفتار و نیازهای مشتریان می‌تواند به کاهش تقاضا برای محصولات و خدمات منجر شود. برای مثال، تغییرات اقتصادی، ظهور تکنولوژی‌های جدید یا تغییرات در اولویت‌های مصرف‌کنندگان می‌تواند بر میزان تقاضا تاثیرگذار باشد.
  • رقابت فزاینده: حضور رقبا با محصولات و خدمات مشابه می‌تواند باعث کاهش سهم بازار و تاثیر منفی بر کسب و کار شود. تحلیل نقاط قوت و ضعف رقبا می‌تواند به مدیریت بهتر این ریسک کمک کند.
  • مثال از مدیریت ریسک بازار: یک شرکت تولیدکننده ممکن است با تحلیل مداوم بازار و ایجاد نوآوری در محصولات خود، به سرعت به تغییرات بازار پاسخ دهد.

2. ریسک مالی

  • مشکلات نقدینگی: مشکلات نقدینگی می‌تواند به عدم توانایی کسب و کار در پرداخت هزینه‌های عملیاتی و حتی ورشکستگی منجر شود. مدیریت جریان‌های نقدی و برنامه‌ریزی مالی دقیق می‌تواند از وقوع این ریسک جلوگیری کند.
  • نوسانات نرخ بهره و ارز: تغییرات در نرخ بهره و ارز می‌تواند بر هزینه‌ها و سودآوری کسب و کارهایی که با کشورهای دیگر در ارتباط هستند، تاثیر بگذارد. استفاده از قراردادهای پوششی می‌تواند به کاهش این ریسک کمک کند.
  • مثال از مدیریت ریسک مالی: کسب و کارهایی که به تامین مالی خارجی وابسته‌اند، باید برنامه‌های متنوع‌تری برای تامین مالی، مانند استفاده از سرمایه‌گذاری‌های خارجی یا وام‌های با نرخ ثابت، داشته باشند.

برای سفارش طرح توجیهی از این مطلب دیدن نمائید.

3. ریسک عملیاتی

  • ناتوانی در اجرای کارآمد فرآیندها: مشکلات در فرآیندهای تولید یا خدمات می‌تواند به کاهش کیفیت و افزایش هزینه‌ها منجر شود. مدیریت کارآمد زنجیره تامین و بهینه‌سازی فرآیندهای داخلی به کاهش این ریسک کمک می‌کند.
  • قطعی‌های فنی و مشکلات فناوری: مشکلات فناوری و قطعی‌های ناگهانی در سیستم‌های فنی می‌تواند عملکرد کسب و کار را مختل کند. ایجاد پشتیبانی و استفاده از سیستم‌های پشتیبان به مدیریت این ریسک کمک می‌کند.
  • مثال از مدیریت ریسک عملیاتی: یک پلتفرم تجارت الکترونیکی ممکن است با استفاده از سرورهای پشتیبان و اقدامات امنیتی قوی از ریسک‌های فنی و عملیاتی محافظت کند.

4. ریسک قانونی و مقرراتی

  • تغییرات قوانین و مقررات: تغییرات در قوانین مالیاتی، کار، بهداشت و محیط زیست می‌تواند هزینه‌های کسب و کار را افزایش دهد. رعایت الزامات قانونی و همکاری با مشاوران حقوقی به کاهش این ریسک کمک می‌کند.
  • رعایت حقوق مالکیت فکری: در صورت استفاده از تکنولوژی‌ها و محتوای دیگران، رعایت حقوق مالکیت فکری الزامی است. عدم رعایت این موضوع می‌تواند به مسائل حقوقی منجر شود.
  • مثال از مدیریت ریسک قانونی: همکاری با مشاوران حقوقی و داشتن تیمی از کارشناسان حقوقی می‌تواند به شرکت‌ها در شناسایی و کاهش ریسک‌های قانونی کمک کند.

برای آشنایی با نگارش business plan از این مطلب دیدن نمائید.

5. ریسک منابع انسانی

  • کمبود نیروی کار ماهر: نبود نیروی کار متخصص و ماهر می‌تواند به کاهش کیفیت محصولات و خدمات منجر شود. ایجاد برنامه‌های آموزشی و انگیزشی می‌تواند به جذب و نگهداری نیروی کار کمک کند.
  • وابستگی به کارکنان کلیدی: اگر کسب و کار به برخی از کارکنان کلیدی وابسته باشد، در صورت خروج آن‌ها ممکن است با مشکلات جدی مواجه شود. ایجاد برنامه‌های جانشینی و آموزش کارکنان جدید می‌تواند به مدیریت این ریسک کمک کند.
  • مثال از مدیریت ریسک منابع انسانی: ارائه مزایای بیشتر، برنامه‌های پاداش و سیستم‌های تشویقی به جذب و حفظ نیروهای باکیفیت کمک می‌کند.

6. ریسک فناوری

  • پیشرفت‌های سریع فناوری: تغییرات سریع در فناوری می‌تواند منجر به از دست دادن رقابت‌پذیری شود. سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه و استفاده از تکنولوژی‌های نوین به کاهش این ریسک کمک می‌کند.
  • حملات سایبری و مشکلات امنیتی: مشکلات امنیت سایبری و سرقت اطلاعات می‌تواند به از دست رفتن اعتماد مشتریان منجر شود. استفاده از سیستم‌های امنیتی و رمزنگاری قوی و آموزش کارکنان در زمینه امنیت می‌تواند به مدیریت این ریسک کمک کند.
  • مثال از مدیریت ریسک فناوری: یک بانک ممکن است با ایجاد تیم امنیت سایبری و به‌کارگیری فناوری‌های پیشرفته برای حفاظت از داده‌ها، ریسک‌های امنیتی را کاهش دهد.
راه اندازی یک کسب و کار موفق
ادامه مطلب

برای آشنایی با نگارش طرح توجیهی از این مطلب دیدن نمائید.

7. ریسک محیطی و اجتماعی

  • تغییرات محیط زیستی: مسائل محیطی مانند تغییرات آب و هوا، آلودگی هوا و قوانین مربوط به حفاظت از محیط زیست می‌تواند به افزایش هزینه‌ها و مشکلات عملیاتی منجر شود.
  • تغییرات اجتماعی و فرهنگی: تغییرات در رفتارهای اجتماعی و فرهنگی می‌تواند تقاضا برای محصولات و خدمات را تحت تاثیر قرار دهد. رصد تغییرات اجتماعی و انطباق با آن‌ها می‌تواند به کاهش این ریسک کمک کند.
  • مثال از مدیریت ریسک محیطی و اجتماعی: یک شرکت تولیدی می‌تواند با اجرای فرآیندهای سبز و محیط زیستی از تأثیرات منفی قوانین محیط زیستی جلوگیری کند.

8. ریسک شهرت

  • مشکلات در کیفیت محصولات و خدمات: کیفیت پایین محصولات یا خدمات می‌تواند به از دست رفتن اعتماد مشتریان و کاهش سهم بازار منجر شود. کنترل کیفیت دقیق و بازخورد مشتریان به کاهش این ریسک کمک می‌کند.
  • مدیریت اشتباه در بحران‌ها: در صورت بروز بحران، نحوه پاسخ‌گویی و مدیریت بحران می‌تواند بر شهرت کسب و کار تاثیر بگذارد. داشتن یک برنامه مدیریت بحران موثر می‌تواند به کاهش این ریسک کمک کند.
  • مثال از مدیریت ریسک شهرت: یک شرکت فناوری می‌تواند با ایجاد تیم‌های پشتیبانی و ارتباطات قوی با مشتریان، اطمینان حاصل کند که در صورت بروز مشکلات، سریعاً به آن‌ها رسیدگی می‌شود.

برای آشنایی بیشتر با بیزینس پلن استارتاپ از این مطلب دیدن نمائید.


استراتژی‌های مدیریت ریسک در طرح کسب و کار

1. شناسایی و ارزیابی ریسک‌ها

  • شناسایی و ارزیابی ریسک‌های کلیدی یکی از مراحل اصلی است که می‌تواند به مدیریت بهتر کمک کند. این ارزیابی می‌تواند شامل بررسی تاثیر و احتمال وقوع هر ریسک باشد.
  • مثال: استفاده از ماتریس ریسک که احتمال وقوع و تاثیر ریسک‌ها را نشان می‌دهد، به مدیران کمک می‌کند که اولویت‌ها را مشخص کنند.

2. توسعه برنامه‌های کاهش ریسک

  • برنامه‌های کاهش ریسک شامل اقداماتی هستند که احتمال وقوع یا تاثیر ریسک‌ها را کاهش می‌دهند. این برنامه‌ها می‌توانند شامل تغییر فرآیندها، استفاده از بیمه، ایجاد پشتیبانی یا اجرای استانداردهای جدید باشند.
  • مثال: یک شرکت می‌تواند از بیمه برای کاهش تاثیرات مالی ناشی از ریسک‌های طبیعی استفاده کند.

3. پایش و ارزیابی مداوم ریسک‌ها

  • پس از شناسایی و اجرای برنامه‌های کاهش ریسک، باید به‌طور مداوم وضعیت ریسک‌ها را پایش و ارزیابی کنید. این کار به شناسایی تغییرات و اتخاذ تصمیمات مناسب کمک می‌کند.
  • مثال: یک شرکت بزرگ می‌تواند هر ماه گزارش‌های ریسک را بررسی کرده و بر اساس آن، برنامه‌های جدیدی تدوین کند.

4. توسعه فرهنگ مدیریت ریسک

  • ایجاد فرهنگ مدیریت ریسک در سازمان و آموزش کارکنان می‌تواند به افزایش آگاهی و کارآیی در مقابله با ریسک‌ها کمک کند. همچنین، باعث می‌شود کارکنان در شناسایی و مدیریت ریسک‌ها مشارکت بیشتری داشته باشند.
  • مثال: برگزاری کارگاه‌ها و آموزش‌های مدیریت ریسک می‌تواند به کارکنان کمک کند که به‌طور فعال ریسک‌های موجود در کار خود را شناسایی کنند.

5. برنامه‌ریزی برای بحران‌ها

  • داشتن یک برنامه مدیریت بحران می‌تواند به کاهش تاثیرات منفی ریسک‌های پیش‌بینی‌نشده کمک کند. این برنامه باید شامل دستورالعمل‌های مشخص برای مواجهه با بحران‌ها باشد.
  • مثال: یک شرکت غذایی ممکن است برنامه‌ای برای فراخوان محصولات در صورت مشاهده مشکل کیفیت داشته باشد.

برای آشنایی با بوم مدل کسب و کار از این مطلب دیدن نمایید.


ریسک در طرح کسب و کار مفهوم شرایط ناپایدار بطور مستقیم به چهارمین عنصر چارچوب ارائه شده یعنی بحث درباره ریسک و شیوه مدیریت آن مربوط می‌شود. من آمده‌ام تا از یک طرح کسب و کار خوب برداشتی کلی برای رویدادهای آینده داشته باشم یعنی وضعیتی مبهم را به سادگی تجسم می‌کنم و این برای شروع کاملا مناسب است. اما بهترین طرح‌های کسب و کار از در نظر گرفتن تصویری کلی هم فراتر می‌روند. آنها افراد، فرصت‌ها و شرایط را از زوایای مختلف نشان می‌دهند ، هم چنین شرحی منسجم و عملی از آینده ارائه می‌کنند. این طرحها احتمال هر کنش و واکنشی را در نظر می‌گیرند.

مراحل مدیریت راهبردی کسب و کار
ادامه مطلب

به عبارتی دیگر، طرح های خوب کسب و کار، افراد، فرصتها و شرایط را هدفی متحرک در نظر میگیرد. این سه عامل و روابط میان آنها پایه‌های تکامل یک شرکت و تبدیل آن از استارت آپی کوچک به شرکتی بزرگ است. اما همین موارد هم به احتمال زیاد در طول زمان تغییر می‌کنند. بنابراین طرحهای کسب و کار براساس مدت زمانی ارزش گذاری می‌شوند که به شناسایی نیازها برای تمرکز بیشتر روی جنبه های در حال تغییر فرآیندهای کسب و کار اختصاص داده بودند.

هر چند که پیش بینی آینده دشوار است با وجود این بینشی از میزان ریسک و پاداش به سرمایه گذاران بالقوه می دهد که آنها برای سرمایه گذاری جدید در نظر می‌گیرند. همه این بررسی ها شامل یک قلم و چند نقاشی ساده است ( به متن حاشیه ” تجسم ریسک و پاداش” مراجعه شود). با وجود این، ریسک همیشه خطرناک است. اما در حقیقت امکان تغییر نتایج وجود دارد، در حقیقت برعهده گرفتن مسئولیت مدیریت تغییر شرایط برای افزایش پیامدهای مطلوب و کاهش پیامدهای نامطلوب احتمالی است.

برای آشنایی با راه اندازی استارتاپ از این مطلب دیدن نمایید.

تجسم ریسک و پاداش در یک کسب و کار جدی

وقتی بحث ریسک و پاداش در یک کسب و کار جدید به میان می‌آید هر طرح کسب و کار بطور چشمگیری از اهمیت دادن به دو نمودار سود می‌برد. شاید نمودار واژه مناسبی نباشد. زیرا اینها فقط تصاویری هستند که احتمال  رابطه بین ریسک و پاداش را نشان می‌دهند. یعنی رابطه بین فرصت و سودآوری آن را آشکار می‌سازند. از لحاظ مالی باارزش نیستند اما این دو تصاویر حاوی صدها صفحه طرح و جدول و متن برای سرمایه گذاران است. نمودار اول میزان پول مورد نیاز برای شروع یک کسب و کار جدید، زمان مورد نیاز برای مثبت شدن  گردش نقدی و زمان بازدهی مورد انتظاربرای پرداخت بدهی ها  را نشان می‌دهد.

تجسم ریسک و پاداش

این تصویر به سرمایه گذار کمک می‌کند تا عمق و مدت زمان  گردش نقدی منفی و هم چنین رابطه بین سرمایه گذاری ونرخ بازدهی ممکن را متوجه شود. نیاز به مطرح کردن نیست اما داشتن گردش نقدی زود هنگام و مکرر موقعیت ایده‌آلی است. اما اغلب سرمایه گذاران حتی زمانیکه گردش نقدی بالا و زیاد است جذب این نمودار می‌شوند.

البته از زمانی که دنیای کسب و کار مملو از کارآفرینان بیش از حد خوش بین شده است انتظار می‌رود این نمودار نقطه شروع سطحی‌تر و منحنی بازده  با شیب بیشتری را نشان دهد که معمولا نشان می‌دهد. اما باید گفت که حتی آن نوع از نمودار نیز به مدل کسب و کار تعلق دارد زیرا یک هشدار منصفانه به سرمایه گذاران است. مبنی بر اینکه تیم کسب و کار جدید کاملا دور از واقعیت هستند و باید به هر قیمتی که شده از آن دوری کرد.

میزان بازدهی در طرح کسب و کار

تصویر دوم مکمل تصویر اولی است.‌این تصویر به سرمایه گذاران میزان بازدهی ممکن و احتمال دستیابی به آن را نشان می‌دهد ( مثال زیر به سرمایه گذاران نشان می‌دهد که ۱۵ درصد شانس وجود دارد  که بتوانند از پولهایشان بهتر استفاده کنند). بخش مسطح نمودار نشان می‌دهد که امکان از دست دادن حتی مبلغ اندکی پول جزئی است؛ شرکتها یا ناکام می‌مانند یا برای رسیدن به بازدهی مثبت ارزش کافی ایجاد می‌کنند. قسمت قوس در میانه نمودار نشان می‌دهد که شانس قابل توجهی برای کسب ۱۵ تا ۴۵ درصد بازدهی در همان دوره زمانی وجود دارد و در آخر اینکه شانس کمی وجود دارد که سرمایه گذاری اولیه به ۲۰۰ درصد نرخ بازده داخلی برسد. اگر هنگامیکه مایکروسافت یک شرکت خصوصی بود در آن سرمایه گذاری می‌کردید ممکن بود این اتفاق بیفتد. این نمودار به سرمایه گذاران کمک می‌کند تا طرح‌های مختلف کسب و کار را بررسی کنند. برای مثال، سرمایه گذار از میان سرمایه گذاری جدید استخراج نفت دریای شمال با سودآوری و ریسک زیاد یا توسعه میدان‌های نفتی تگزاس با سودآوری و ریسک کم باید کدامیک را انتخاب کند.

ریسک و پاداش 1

این نمودار اساسا به سرمایه گذاران کمک می‌کند تا نوع سرمایه گذاری که مدل کسب و کار ارائه می‌دهد را تعیین کنند. این نمودار به سوالاتی در خصوص میزان ریسک کسب و کار پاسخ می‌دهد. دیگر به سرمایه گذاران بستگی دارد تا در مورد میزان ریسک تصمیم گیری کنند.

وفاداری مشتری و روش های ایجاد آن
ادامه مطلب

افرادی که طرحهای کسب و کار را می‌نویسند باید نمودار را به نموداری تبدیل کنند که نشان دهد آیا سود قابل توجه و زیان ناچیز است؟ ادعا می‌شود که حس واقع گرایانه و تجربه سرمایه گذار باید به عنوان یک اخطار به خریدار عمل کند.

برای آشنایی با مدل کسب و کار پلتفرمی از این مطلب دیدن نمایید.

رازی مهم درباره کارآفرینان

رازی مهم درباره کارآفرینان وجود دارد و آن این است که آنها به دنبال ریسک هستند. اگر چه اکثر مردم از ریسک گریزان هستند هاوارد استیونسن استاد دانشکده کسب و کار دانشگاه هاروارد می‌گوید: کارآفرینان همه پاداش‌ها را برای خود و همه ریسکها را برای دیگران می‌خواهند. در حقیقت بهترین کسب و کار موجود صندوق پست است که نامه های افراد را ارسال می‌کند اما در حقیقت وجود ریسک در طرح کسب و کار هم چنان اجتناب ناپذیر است. پس چه چیزی برای یک طرح کسب و کار مهم است؟

این بدان معنی است که کسب و کار به طور حتم در زمینه‌های مختلف با ریسک مواجه می‌شود اگر یکی از سرمایه گداران شرکت را ترک کند چه اتفاقی می‌افتد؟ اگر واکنش‌های یک رقیب بیش از حد مورد انتظار باشد چه اتفاقی می‌افتد؟ اگر در نامبیا که مبدا مواد خام حیاتی است انقلابی رخ دهد چه اتفاقی می‌افتد؟ و مدیریت بطور عملی چه اقدامی خواهد کرد؟

بنابراین اینها پرسش‌هایی مهم برای یک کارآفرین هستند. بویژه زمانی که در جستجوی سرمایه است. اما معامله پرسود در انتظار کسانی است که این پرسش‌ها را مطرح کردند و بطور جدی به دنبال پاسخ دادن به آنها هستند. برای مثال تامین مالی برای سرمایه گداری جدید می‌تواند از طریق وام انجام شود که در این حالت نرخ بهره اهمیت ویژه ای خواهد داشت. مدیریت می‌تواند با آگاهی از شرایط آتی بازار و پیش بینی افزایش نرخ بهره در آینده قراردادی بلند مدت ببندد و به سود بالایی دست یابد. این تضمینی برای سرمایه گذاران است ( هر چند برای خود کسب و کار نیز اهمیتی ویژه دارد).

در نهایت یک حوزه مهم در قلمرو مدیریت ریسک در طرح کسب و کار و پاداش مربوط به بهره برداری و کسب نتایج است. سرمایه گذارانی که سرمایه شرکت را تامین می‌کنند اغلب به دنبال پاسخ این پرسش هستند که آیا سهام شرکت در آینده به سهامداران واگذار می‌شود؟ گاهی اوقات واگذاری سهام بعضی کسب و کارها به سهامداران امکان پذیر نیست، زیرا باعث افشای اطلاعاتی می‌شود که به شرایط رقابتی موجود آسیب می‌زند ( برای مثال افشای اطلاعات مربوط به سودآوری می‌تواند رقبا را برای ورود به بازار تشویق کند، یا اینکه به مشتریان و عرضه کنندگان آسیب بزند). به ویژه سرمایه گذاری‌هایی که نوپا هستند بیشتر در معرض این آسیب‌ها قرار دارند و همانند کسب و کارهای مستقل پایدار نیستند.

طرح کسب و کار باید نتایج کسب و کار را به روشنی مشخص کند

بنابراین طرح کسب و کار باید نتایج کسب و کار را به روشنی مشخص کند، در صورت موفقیت کسب و کار چه میزان از درآمد به سرمایه گذار تعلق می‌گردد. هنگامیکه افراد حرفه‌ای سرمایه گذاری می‌کنند به دنبال افرادی هستند که قطع همکاری با آنها هزینه چندانی نداشته باشد، هم چنین به دنبال شرکت‌هایی هستند که برای اهداف مورد نظرشان به شدت تلاش می‌کنند. برای مثال شرکت‌هایی که چنین نیستند و بصورت نابخردانه زیرسلطه شرکتهای بزرگ قرار می‌گیرند. در نهایت روزی بوسیله همین شرکتها از بازار محو خواهند شد. اگر اهداف سرمایه گذاران از قبل مشخص باشد احساس بهتری درباره ریسک خواهند داشت. یک اصطلاح قدیمی وجود دارد که می‌گوید ” اگر نمی‌دانی از چه راهی به کجا میروی هر راهی تو را بدانجا خواهد رساند”. بدین معنی اگر هدف و استراتژی از قبل مشخص نباشد امکان دستیابی به نتیجه ایده‌آل کاهش می‌یابد، هر چند به نتایجی دست خواهی یافت. بنابراین اگر استراتژی منطقی برای طرح کسب و کارتان در نظر داشته باشید بهتر می‌دانید چه هدفی دارید  و با چه استراتژی می‌توانید به آن هدف برسید. در نتیجه با مفهوم ریسک در طرح کسب و کار باید به سرمایه گذاران اطمینان دهد که سرمایه گذاری برای آنها ریسک چندانی ندارد.

برای آشنایی با طراحی مدل کسب و کار از این مطلب دید نمایید.

WhatsApp
Telegram
Email
LinkedIn
Print
Facebook
Twitter
Pinterest
Skype

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای مورد نیاز با * مشخص شده است

نوشتن دیدگاه